سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سپارنده دانش نزد غیر اهل آن، مانندآویزنده گوهر و مروارید و طلا بر گردن خوکان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

منطقه و بیداری اسلامی

 
 

قسمت دوم:  کنایه ناصرالدین شاه به بریتانیا تا ادعای شیخ امارات در باره سه جزایر ایرانی

بررسی تاریخی و حقوقی جزایر سه گانه خلیج فارس

ماجراهای پرفراز و نشیب این سه جزیره: از کنایه ناصرالدین شاه به ملکه بریتانیا تا ادعای شیخ جوان اماراتی

ماجرای سال1371 از این قرار بود که کشتی اماراتی به نام "خاطر" به مقصد ابوموسی دارای تعدادی مسافر از کشورهای فلسطین ، پاکستان و هندوستان و چند کشور عربی و تعدادی از اهالی شارجه بود؛زمان پیاده شدن مسافران کشتی ایران فقط به اهالی شارجه اجازه ورود داد و از بقیه مسافران درخواست ویزا

شیخ عبدالله بن زاید آل نهیان وزیر خارجه جوان امارات:سفر رئیس جمهور ایران به بوموسی نقض گسترده حاکمیت امارات است(!)   

قسمت دوم: درخصوص بند 2 امارات مدعی است که ایران در سال 1929 پیشنهاد خرید یا اجاره این جزایر را به انگلیس داده و این امر اثبات می کند که این جزایر متعلق به امارات است .

در جواب باید گفت در آن سالها اختلاف شدیدی بین ایران و انگلیس وجود داشت به گونه ای که کشور مذکور تهدید کرده بود که اگر ایران بخواهد ادعایی بر این جزایر داشته باشد و مطرح کند جزیره سیری ( دارای منابع غنی تر ) را به حاکم مسقط واگذار خواهد کرد .

 در آن دوره تیمور تاش – وزیر دربار رضاشاه – برای آزمایش موضع انگلستان اعلام کرد ایران آماده است برای مدت 50 سال این جزایر را از انگلیس اجاره کند این پیشنهاد صرفا" در رابطه با دو تنب بود و بحثی از ابوموسی نبود .

این پیشنهاد توسط حاکم شارجه و کشور انگلیس پذیرفته شد اما به جایی نرسید چرا که شیخ شارجه ادعاهای عجیبی را مطرح نمود و می گفت که ایران باید اجاره 50 ساله را یکجا و یک کاسه بدهد و پرچم راس الخیمه بایستی بر فراز تنبان برافراشته باشد و مضافا" بر اینکه نماینده ایران حق ندارد در مورد مالکیت این سرزمینها بحث کند .

همانگونه که می دانیم طبق قانون اساسی مشروطه و اصل 78 قانون اساسی فعلی ایران تغییرات سرزمینی در صلاحیت مجلس است و از منظر حقوق بین الملل وقتی فردی خارج از حدود و اختیارات خود صحبت می کند هیچ آثار حقوقی بر سخنانش مترتب نیست و این با اظهارات مقامات رسمی متفاوت است .

در خصوص بند 3 که امارات مدعی است کشور انگلیس حاکمیت امارات را بر جزایر به رسمیت شناخته باید گفت در نامه های متعددی که میان انگلیس و ایران در این مورد رد وبدل شده از جمله نامه سرجان ملکم ( قائم مقام ملکه انگلیس در خلیج فارس ) کاپیتان بروکس – و... انگلستان از زبان نمایندگان رسمی خود پذیرفته و اعلام نموده که جزایر متعلق به ایران است و حاکمیت ایران را مورد شناسایی قرار داده است .

 دلایل ایران بر مالکیت بر جزایر سه گانه

1- محور علمی : طبق نظر زمین شناسان جنوب غرب آسیا از دو ساختار تشکیل شده است الف : شبه جزیره عربستان که در امتداد آفریقای شرقی است ب: فلات ایران که در منتهی الیه شمال غربی شبه جزیره عربستان به شکل سلسله جبال عمان و زاگرس قرار گرفته است .

 

2- سابقه تاریخی : که قبلا" در بحث بررسی ادعاهای انگلیس و امارات به آن اشاره شد .

3- موثر بودن حاکمیت : حاکمیت زمانی میتواند موثر باشد که یک سری اصول را در پشت سر خود داشته باشد و آنها عبارت از الف : از طرف مقام عمومی اعمال شود ب: مستمر و صلح آمیز باشد ج: توام با قصد و اراده دولت در کسب سرزمین باشد و در عین حال عنوان برتری وجود نداشته باشد .

4- نقشه های موجود و اعتبار آنها : براساس رویه چند نکته در رابطه با نقشه ها باید مورد توجه می باشد از جمله اینکه نقشه نباید توسط نهاد خصوصی تهیه شده باشد ، نقشه نباید در تعارض با سایر اسناد و مدارک باشد و....

در این خصوص در سال 1886 در رابطه با این جزایر نقشه ای تهیه شد که در سال 1888 تسلیم دولت ایران شد و تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است.

 اگر تنها نقشه های 1886 را ملاک عمل قرار دهیم میتوان اظهار نظر نمود که اولا" این نقشه ها توسط وزارت دفاع انگلیس بنا بر درخواست وزارت خارجه آن کشور تهیه شده اند بنابراین نهاد تهیه کننده نقشه کاملا" عمومی است و ثانیا" این نقشه ها با نقشه های تهیه شده توسط آلمانها و روسها مطابقت دارد.

 ثالثا" نقشه های مذکور توسط یک نظام تحت الحمایگی تهیه شده و هیچگاه مورد اعتراض واقع نشده است.

 هنگامی که این نقشه ها تحویل رئیس دولت ایران ( ناصرالدین شاه قاجار ) شد وی اعلام نمود :" بالاخره ملکه پذیرفت که این سرزمینها تعلق به ایران است".

 نکته دیگر اینکه وزیر خارجه انگلیس هنگام تحویل این نقشه ها آن را همراه با یک نامه به ایران فرستاد و استدلال آورد که نامه مذکور در حکم سند بین المللی است و نقشه ها در ضمیمه آن قرار دارد.

5-اعمال شناسایی جزایر : در مورد شناسایی حاکمیت ایران بر جزایر از سوی دولت های ثالث بخصوص آمریکا می توان استناد به اجازه کشور آمریکا از ایران در سال 1960 و در هنگامیکه قصد داشت تحقیقات آبنگاری در در خلیج فارس انجام دهد اشاره نمود آمریکا از ایران برای انجام این تحقیقات در جزایر سیری و ابوموسی اجازه گرفت.

تصویر ماهواره ای تنگه هرمز و جزایر

بررسی اختلاف از دیدگاه حقوق بین الملل

با توجه به بررسی ادعاها و دلایل سه کشور در مورد جزایر بایستی از منظر حقوق بین الملل به مسئله حاکمیت و در مرتبه بعد بحث اشغال را مورد بررسی قرار داد :

1- مسئله حاکمیت : در باره این مسئله بایستی به دو مفهوم تاریخی و واقعی بپردازیم :

الف : مفهوم تاریخی : هر دو طرف اختلاف همواره در استدلالات خود به موضوع تاریخی استناد جسته اند آنچه بر این اختلاف دامن زده استناد به مراجع انگلیس است چرا که قبلا" انگلیس همواره تعلق جزایر به ایران را مورد شناسایی قرار داده اما بعدا" بدلیل سیاسی تغییر مشی داده و به استناد واگذاری جزایر به امارات آنها را عربی می داند .

طبق داده های تاریخی جزایر مذکور تا سال 1887 متعلق به حکام لنگه بوده و حاکم مزبور وابسته به طایفه جواسیم ( قاسمی ها ) بوده و در نتیجه از متعلقات ایران بحساب آمده است چون خراج گزار دولت ایران بوده و بر جزایر ابوموسی و سیری و تنبان حکومت می کرده اند . در سال 1887 انگلیس به بهانه سرکوب قاسمی ها آنها را سرنگون و عنان کار را بدست می گیرد و در سال 1904 به جهت جلوگیری از نفوذ روسها این جزایر را اشغال نمود .

ب: مفهوم واقعی : مطابق مواد 34و 35 معاهده برلن ( مصوب 1885) تملک مستعمرات براساس حقوق عمومی اروپایی باید بدنبال اشغال واقعی سرزمین مورد نظر باشد حاکمیت اروپاییان و سایر قدرتهای استعماری بر مستعمراتشان بر این پایه شکل گرفت .

اما در مبحث جزایر ایران همواره با استناد به حاکمیت تاریخی و واقعی خود بر جزایر را مورد بحث قرار داده و اشغال غیر قانونی آنها توسط پیر استعمار را مورد انتقاد قرار داده است و هر دفعه با تهدید و زور انگلیس مواجهه بوده و خاتمه کلام اینکه اگر ایران در برهه ای از زمان نتوانسته اقتدار حاکمیتی داشته باشد به علت قدرت استعماری انگلیس بوده نه اعراب شارجه و راس الخیمه زیرا که اینها در مقابل ژاندارم منطقه حتی جرات حرف زدن را نداشته اند .

2- اشغال و بازپس گیری : اختلاف اساسی بروز کرده میان دو کشور مربوط به قرارداد منعقده میان ایران و شارجه در باره ابوموسی و عدم وجود قرارداد میان ایران و کشور مذکور در رابطه با تنبان می باشد .

الف : قرارداد ایران و شارجه در خصوص جزیره ابوموسی : سوال اساسی این است که شارجه به عنوان عضوی از اتحادیه امارات میباشد و هر عضوی از این اتحادیه در روابط خارجی هویت حقوقی و بین المللی خود را حفظ کرده و این مسئله که قرارداد مذکور با تغییر شکل شارجه به عنوان عضوی از امارات باقی است یا خیر ؟

 بایستی گفت که تمامی قراردادها حتی اگر تغییرات سرزمینی پیش آید لازم الاجرا است و معاهدات سرزمینی کاملا" مجزا از جانشین دولتها میباشد و قرارداد مذکور مابین دو کشور تنها ناظر به شناسایی مرزها می باشد و در این مورد اثر لازم الجرا بودن قرارداد به قوت خود باقی است و نکته ظریف اینکه 48 ساعت پس از انعقاد قرارداد 1971 کشور امارات به استقلال رسید و شارجه عضوی از امارات متحده گردید و مشخص میباشد تمامی شرایط با آگاهی از این تغییرات پذیرفته و امضا شده است و طبق ماده 6 کنوانسیون وین در باره حقوق معاهدات تمامی دولتها حق انعقاد قرارداد را دارا می باشند .

ب: رد ادعای اعمال زور : براساس ادعای کشورهای عربی امیر شارجه آزادی نپذیرفتن مواد قرارداد را نداشته است و همانگونه که مسلم است اعمال زور و تهدید طبق کنوانسیون 1969 وین از موجبات بطلان معاهدات بشمار می رود .

حال سوال اینجاست آیا تهدید قدرت استعماری انگلیس جهت بازپس دادن جزایر اشغالی خود به ایران توسل به زور تلقی می شود یا دفاع مشروع ایران از حق خود ؟ آیا ادعای حاکمیت و تکرار و اعتراض های ایران به بریتانیا در طول یک قرن تهدید تلقی میشود یا اجرای حقوق مسلم و حقه خود و مقابله با بی عدالتی استعمار پیر ؟

به هر حال توسل به زور زمانی مجاز است که در جهت اجرای اصول منشور ملل متحد باشد که همانا ختم استعمار و عدم حضور نیروهای استعماری در کشورها و مناطق مستعمره است .

با عنایت به اینکه شارجه تحت الحمایگی انگلیس بوده و حق داشتن روابط خارجی و عقد قرارداد و... را بدون اجازه کشور مذکور نداشته است. پس مذاکره و انعقاد قرارداد با حضور نماینده بریتانیا دلیل محکمی بر رد اعمال زور در پذیرفتن قرارداد می باشد و ایران همواره حرکت استعماری انگلیس در واگذاری جزایر به شارجه را دقیقا" اعمال زور در عرصه حقوق بین الملل تلقی نموده و هر بار با تهدید و زور انگلیس مجبور به عقب نشینی شده است .

حق همسایگی به جای ادعاهای موهوم

امروزه با توجه به دلایل حقوقی و قرائن موجود و تعلق ابدی جزایر مذکور به ایران ، کشور امارات و اتحادیه نمایشی اعراب باید دست از عربده کشی بردارند.این عربده ها شبیه عربده های ناسیونالیستی صدام در جنگ هشت ساله علیه کشور ماست که حتی یکی از دلایل حمله خود به ایران را احقاق حقوق حقه کشور برادر خود(!) بیان کرد و همه ما میدانیم که چه جوابی از ایران دید و عاقبتشن نیز برای جهان مشخص شد

امارات باید بداند که نمی تواند از فضای سردی که در جامعه بین المللی علیه ایران در رابطه با مسئله هسته ای است تحت عنوان پیشبرد اهداف سرزمینی خود در قبال خاک ایران بهره برداری کند در غیر اینصورت چنان سیلی محکمی از ملت ایران خواهد خورد که برادر دیرینه اش خورد .

جزایر مذکور جزئی از تمامیت ارضی کشور است که مستقیما" با منافع ملی و امنیت کشورمان گره خورده است و امارات و کشورهای اروپایی و آمریکا و همپیمانان آن کشور باید آگاه باشند که این مسئله حقوق بشر نیست که بخواهند با چانه زنی و به راه انداختن بوق و کرنال تبلیغاتی و مصداق تعیین کردن و شعار دادن به اهداف خاص خود برسند چرا که خاک ایران قابل بحث نیست و توصیه می شود کشور مذکور از به کار بردن کلماتی نظیر " از دیرباز " و " از آغاز تاریخ " خودداری کند چرا که کل استقلال و برسمیت شناختن کشور مذکور عمری به درازای 39 سال دارد!

ما اعتقاد داریم که گزینه نظامی به هیچ وجه برای جواب دادن به امارات نمی تواند ابزار خوبی باشد زیرا که در قاموس ملت باتمدن ایران جنگ بین دو کشور همسایه و مسلمان معنا و مفهومی ندارد (مگر برای رفع تعدی).

توصیه ما این است که کشور مذکور و ایران در فکر بهبود و توسعه روابط اقتصادی باشند. هم اکنون آنچه از تراز تجاری کشور مان بر می آید این است که حجم تجارت بین ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار بالاست و در این میان کشور امارات روابط اقتصادی بسیار نزدیکی با ایران دارد .

کشور ایران نیز باید با توسعه امکانات آموزشی ، رفاهی ، اقتصادی، صنعتی و... در جزایر مذکور علی الخصوص ابوموسی که بیشتر مورد طمع است و همچنین بازدید مستمر مسئولان ارشد نظام از جزایر مذکور زمینه رضایت مندی مردم ساکن را فراهم نمایند .

ایران می تواند این جزایر به به مناطق اقتصادی ، تفریحی و تجاری تبدیل کند. همچنین دولت ایران می تواند با تصویب قوانین تسهیل سرمایه گذاری ایرانیان شرایط را به گونه ای فراهم کند که مردم کشورمان بجای اینکه میلیاردها دلار پول را در دوبی و سایر شهرهای امارات سرمایه گذاری کنند و باعث رونق شهرهای کشور امارات گردند در جزایر ایرانی سرمایه گذاری نموده و باعث رونق اقتصادی کشور خود گردند و بدین ترتیب ، تعلق خاکی جزایر به ایران، رنگ تعلقات اقتصادی و اجتماعی مستحکم تر به خود بگیرد.

                                                                           

 

 


» داریوش احمد رضا بهمنیار
»» نظرات دیگران ( نظر)





بازدیدهای امروز: 96  بازدید

بازدیدهای دیروز:193  بازدید

مجموع بازدیدها: 388055  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «